برگه‌ها

اکتبر 2010
ش ی د س چ پ ج
 1
2345678
9101112131415
16171819202122
23242526272829
3031  
 
No Image
خوش آمديد!
من دیوونه ام / عبّاس استیری پيوند ثابت

 

 

توی مغزم رو بکش نقاش! من دیوونه اَم
ثبت کن اما مراقب باش! من دیوونه اَم

خیلی وقته گریه رو با خنده قاطی می کنم
مغز من زنجیریه حرفاش! من دیوونه اَم
 
خیلیا دنبا لَمَن! مَردم/ پلیس/ حتی خودم
تحت تعقیبم آره داداش! من دیوونه اَم
 
دور مغزم یک حصار سخت فولادی بکش
تا نیاد تو هر کی با کفشا ش من دیوونه اَم
 
توی مغزم شربت خوابُ فراموشی بریز
تا بخوابه پا نشه از جاش!من دیوونه اَم
 
گیجُ گُنگم/ هاج و واجم/ عاطل و پُر دردسر
مغز من طوفانیه ا وضاش! من دیوونه اُم
 
دائما چن تا پرنده دور مغزم می پَرن
کاش مغزم یک مترسک داش! من دیوونه اَم

نظرات[۲] | دسته: ترانه | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 
شعرمعاصرکردستان عراق / مقدمه و ترجمه : بابک صحرانورد پيوند ثابت

مقدمه:

” برزان هستیار “ شاعر معاصر کرد در سال ۱۹۶۳ در شهر سلیمانیه عراق متولد شده و همان جا تحصیلاتش را به اتمام رسانده است. از دهه هشتاد میلادی آثار خود را در روزنامه ها و ماهنامه های کردی زبان در عراق منتشر کرده و در زمینه ترجمه عربی به کردی نیز دستی دارد. اولین مجموعه شعر خود را در سال ۲۰۰۰ در سلیمانیه و دومین مجموعه را در هولیر توسط نشر آراس منتشر کرده است. در سال ۲۰۰۸ همان ناشر مجموعه شعر « یک سال در تشویش» او را منتشر کرده و چهارمین مجموعه شعر او توسط انتشارات سه رده م( زمان ) به سرپرستی شیرکو بیکس در سلیمانیه چاپ شده است .

برزان هستیار از سال ۱۹۹۵ در کلن المان به سر می برد و تا کنون چندین همایش شعری برای او در کشورهایی چون سوئد، انگلستان و هلند بر پا شده است .

اوجزء شاعران نسل سوم کردستان عراق و از هم نسلان شاعرانی ، چون : دلاور قره داغی، کژال ابراهیم خدر و هیوا قادر می باشد و هم اکنون پس از سپری شدن سه دهه فعالیت مستمر همچنان فعال و پرکار است.

هستیارشاعری ست با زبان خاص و نگاهی معطوف به انسان امروزی که جابجا در آثارش رد پای این انسان سرگشته و در تعلیق مانده، پیداست. انسانی که از اصل خود، از سرزمین خود جدا مانده، اما خاطرات زخم های دیرین این سرزمین به شکل تصویرهایی زیبا و مکرر همیشه و هر جا در شعرهای او خودنمایی می کند. شعر برزان، شعری ست که خواننده را در ابهام های قرن از هم گسیختگی با  تصویرهایی ناب که از مولفه های شعری اوست همراهی می کند. در زیر نمونه ای از شعرهای او به فارسی برگردانده شده است.

 

____________________________

  

وطنی اندوهگین، چون من

 اندیشیدن به وطن …

نیش آن عقرب ناامیدی ست

که مابین شراره های آتش

آنرا در مغز خود فرو می کند،

اندیشیدن به وطن …

دست در زلف دلاویز زنی ست…

بالابلند

به زیر تابش مهتاب در شبی تابستانی،

اندیشیدن به وطن

زهری ست

که از بوسه ی معشوق شیرین کام تر است

و تکه قندی ست که از فراقش

کشنده تر

 

 و من چون یک کودک

که دلخوش از آمدن اولین روز عید است

همان گونه به وطن می اندیشم

به جنگ هایی که با هم داشتیم

به آن « دام » هایی که به اسم و رسم عشق ورزی

به روی برف « تزویر» از برای هم جا گذاشتیم

و به آن تهمت هایی که به بهانه های زشت به هم زدیم

و آن « مین» هایی که بر سر راه هم کاشتیم

مین عشق و خیانت و

گمراهی و

مین همه چیزها، همه چیز ……………!

 

نظرات[۳] | دسته: ترجمه | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 

No Image
No Image No Image No Image
 
 
 

انتشارات شهنا

انتشارات شهنا
1
No Image No Image