شعری از پگاه عامری |
|
شب است، حوصله ی روز بی تو سر شد و رفت
سرود، از لب ِ شب واژه برحذر شد و رفت
به جستجوی کسی بود با نگاه ِ قدیم
نگاه ِ من که غریبانه دربدر شد و رفت
دو دست ِ رو به دعا خشک شد به سوی خدا
نظرات[۱۶] | دسته: شعر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...
|
|
|