طبیعت و شعر پژمان الماسینیا/میترا سرانی اصل |
|
پژمان الماسینیا شاعری است که با شعرش یکرنگ و یکصداست و سعی بر برتری و یا افادهی کلامی و تکنیکی در متن ندارد؛ هرچه هست شعر را در ارتباط با کلماتی در اختیار میگیرد که با وجوه درونی وی تجانس دارد و در خودآگاه و ناخودآگاه خویش با آنها همزیستی دارد. اگر شعر و دریافتهای آن را در ابتدا بر التذاذ اثر بدانیم، باید بدون غرض و چشمپوشی بر عوامل مکلف شده به ذات آن و زبانیت شعر بپردازیم که چگونه میتواند عامل چنین رسانهای در قبال التذاذ متن گردد.
شگرد الماسینیا بر بیتکلف بودن شعرش و بهدست گرفتن آن توسط دایرهی واژگانی خاص شاعر میباشد. وی بهدنبال اقتدارگرایی و اعمال قدرت در شعر نیست و هرچه هست بیان سادهی شاعر با شعرش است. به این جهت از قطعیتها و تفاخر و کلانروایتها پرهیز میکند. البته گاه سادگی قلمش را تا آنجا میبرد که در شعرهای بلند، با ایجاد فضای یکنواخت و به دور از هر چالشی شعر را به کسالت و یکنواختی میکشاند. امری که در این مجموعه بهوضوح به چشم میخورد.
در اشعار الماسینیا طنز جایگاهی ندارد و نگاه رمانتیسیسم شاعر این امر را کمرنگتر نموده؛ البته این دلیل بر جدی بودن شاعر نیست،
نظرات[۱] | دسته: نقد و نظر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...
|