عقاب قلّه پوشان در بوته ی نقد/ سالار عبدی |
|
امیرحسین اللهیاری ، از شاعران خوب ، جوان و خوش آتیۀ امروز است. وی متولد ۱۳۶۲ شهرستان ابهر زنجان است. پزشکی خوانده است و مجموعۀ دیگری با عنوان ” آن حرف دگر ” که هفتاد و دو رباعی عاشورایی را در بر می گیرد ؛همین امسال – ۱۳۹۰ – به بازار نشر عرضه کرده است. و اما ماجرای مجموعۀ غزل عقاب قلّه پوشان..!
این مجموعه ، در هزار نسخه ، توسط انتشارات روشن مهر در ۵۶ صفحه چاپ و منتشر شده است . مقدمۀ آن را آقای بهاء الدین خرمشاهی نوشته است و من مدتی پیش از طرف یک دوست آن را دریافت کردم و با خواندن چند غزل از آن پی بردم ، با شاعری توان مند و آشنا به ظرایف و دقایق شعر روبه رو هستم که به سهولت تواند غزل سرود و غزل سرود! در طول این مدت بارها و بارها این مجموعۀ کم حجم را خواندم– خاصه برخی غزل هایش را – ، طوری که از حفظ شدم و این اشتیاق و علاقۀ من به شعر اللهیاری دو علت عمده داشت.
نظرات[۱] | دسته: نقد و نظر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...
|
|
نگاهی اجمالی به رمان من نوعروس ام…/حمید رضا اکبری شروه |
|
من نوعروس ام زیر درخت سرو
انتشارات افراز ـ ۱۳۹۰
میترا بیات
________________________
من نوعروس ام زیر درخت سرو در چند خانه ، از درون آینه ای آغاز می شود تا خانه آخری که باا ین جمله به خواننده ضربه می زند :
توی آینه سروی نیم سوخته ام و دارم گریه می کنم . ص ۱۶۷
رمان بر اساس شیوه تک گویی ذهنی نگاشته شده و نویسنده از چند نماد به خوبی استفاده کرده است ؛ آینه و دیگری سرو که از همان خانه اول ذکرشان می رود تا پایان رمان .
زن در آینه پوست می اندازد و دوست دارد کبوتری شود تا بتواند پرواز کند .
از این سخنان که بگذریم نویسنده از وجهی، نگاهی تازه به ظلمی دارد که در جامعه ی سنتی به زنان می شود؛زجری که فرشته از صفی می کشد و همین امر موجب می گردد تا شخصیت محوری رمان ،دچار توهم شود .
صفی مکثی کرد و دوباره گفت : زن مرده است که باشد ، عوضش خونه و ماشین داره ، دوتا پسر مامانی هم داره که خیال تو رو راحت می کند . ص ۹
نظرات[۰] | دسته: نقد و نظر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...
|
|
|