برگه‌ها

مارس 2013
ش ی د س چ پ ج
 1
2345678
9101112131415
16171819202122
23242526272829
3031  
 
No Image
خوش آمديد!
داستانک: آکاردئون‌نواز / رضا کاظمی پيوند ثابت


ساز می‌زد. آکاردئون. عصرها. توو راسته‌ی “امیرآباد”. از چهارراهِ بالا، چپِ خیابان، شروع می‌کرد می‌آمد پایین. کوچه‌ها را داخل، خارج می‌شد. کوچه‌ی یکی مانده به چهارراهِ پایین را که توو می‌رفت، خارج نمی‌شد دیگر. کوچه، بُن‌بست بود. خانه‌اَش را کسی نمی‌دانست. انگاری توو کوچه‌ی بُن‌بست آب می‌شد می‌رفت زمین. اما فرداش، دوباره سرِ چهارراهِ بالا بود. پول نمی‌گرفت، کسی هم اگر می‌داد اَخم می‌کرد بِش می‌گذشت. انگاری فقط بَرا خودش، یا بَرا کسی که فقط خودش می‌دانستْ ساز می‌زد. آهنگ‌هاش همه غم‌ْ غُصّه، آوازهاش همه هِجرانی فِراقی. می‌زد می‌خواند می‌گذشت می‌رفت. شندره‌پوش هم نبود. خوش‌پوش، خوش سر و لباس بود. چهره‌اَش هم همیشه توو هم، غمگین. دقیقْ یازده‌سال به همین سیاقْ طلوع، غروب کرد: از چهارراه بالای امیرآباد تا وسط‌های کوچه‌ی بُن‌بستِ یکی مانده به چهارراهِ پایین؛ که صدای آکاردئون‌اَش آرام آرام قطع می‌شد. مرد، بَرا مردم، بَرا کَسَبه‌ی خیابانْ شده بود راز.

نظرات[۶] | دسته: داستان | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 
دون کیشوت / حامد ابراهیم پور پيوند ثابت

قراربود که این دفعه جنگ را ببرد

بیاید و دل ماده پلنگ را ببرد

به خاطرش سر تیمور لنگ را ببُرد

شبانه دختر شاه فرنگ را ببرد

O

قرار بود که از چنگ شب رها بشود

به آفتاب قسم داد، گرگ و میش نرفت

قرار بود که این بار قهرمان باشد

قرار بود… ولی باز خوب پیش نرفت

نظرات[۲] | دسته: شعر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 
سه شعر از آبا عابدین پيوند ثابت

۱ _

مرا بپوش!

به تو می آیم.


۲ _

ابر ها را هجی می کنم

که چگونه به تو مربوط می شوند!؟

این حرفها را نمی دانم…

امشب باید نیلوفر ببارد!

باید به جای رعد و برق ، ماه بزند!

من باید خیس شوم!

نظرات[۵] | دسته: شعر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 
من به دنبال خانه هستم، به دنبال جایی که نیست/ سهند ستّاری پيوند ثابت

سهند ستاری


اگر بپذیریم که جامعه مدنی اصولا مکانی انتزاعی است برای مقاومت در برابر زیاده خواهی‌های سرمایه، در آن صورت شهری که با فقدان اجتماع شهری روبروست؛ ناخودآگاهانه جامعه مدنی مستقیم‌اش را پس می‌زند و به درون «خانه» باز می‌گرداند. درواقع خلق هر کلان شهری در پس تملک «خانه»‌هایی است که برای من تو به مثابه «جا»یی است برای رفتن. اکنون در پس استعمار زندگی روزمره و خلق هولناک متروپولیس، خانه برای من و تو بیگانه شده است و درحالی که چهره اطرافیان برایمان غریبه و بیگانه است مدام در تکاپوی رفتن به جایی هستیم. چیزی که اکنون بیش از پیش در متن زندگی روزمره و در پس شکاف و ترک­های شهری که از دل همهمه برسازنده دنیای مدرن بیرون می­زند مساله گون شده همانا فقدان خانه است. اما تو نه تنها باید فقدان را تجربه کنی بلکه به میانجی تصدیق همین فقدان، مرزی را ترسیم می‌کنی که گویی در ابهام تجربه مدرنیته گرفتار است. با این حال ما در مواجهه با چیزهای به معنایی که به شکل کابوس واری در گرو متن زندگی روزمره است به کل مساله مدرنیته تن داده‌ایم. “فقدان”، هم بسته مدرنیته ماست و توگویی “فقدان خانه”، جز جدایی ناپذیر شهر ماست.

نظرات[۰] | دسته: مقاله | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 
شعری از محمّد علی نوری پيوند ثابت

در من اتوبوسی است

خسته

سرگرم ازدحام در پیاده روها

سرگرم زرق و برق نشسته بر بوتیک ها

سرگرم برانداز کردن بر آمدگی مانکن ها

اتوبوسی است ، خسته

که هر شب

از اعماق گلوش

خیابان سرفه می کند

نظرات[۳] | دسته: شعر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 
نارنج / جلال خسروی پيوند ثابت

زیر نارنج نشسته باشیم
من شیر
تو شعر
بنوشم
بنوشانی‌اَم
و بنوشی

دستم را بـِ . . . بــِ . . . گیر
آنی . . . ما . . . مان
روزی که دست تو نبود
زَ. . . زِمین خوردم
روزی که دست تو نباشد
زمین می‌خورَدَم

نظرات[۰] | دسته: شعر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 
سه شعر از اعظم حسینی پيوند ثابت




۱ _

ازدختران حوایم

نه هابیل می شناسدم

نه قابیل

اماهرلحظه ای که بخواهم

درچشم های کلاغ

صحنه ی جنایت تکرار می شود

بازهم بگو:

«کسی برای خودش حرف درنمی آورد»

گوش به زنگم

که رنگین کمان درچند شوره زار

اسم شب است

و برای دیدن زنبق ها

کدام لباس مرا انتخاب می کند

نظرات[۰] | دسته: شعر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 
باز خوانش «ترجمه سکوت»رامین یوسفی / سریا داوودی حموله پيوند ثابت

عنوان مقاله :

باز خوانش «ترجمه سکوت»رامین یوسفی

…چنین گفت های ضد روایی…

_________________________________________________________


«ترجمه سکوت»اغراق در ضد روایت هاست. وجه اخباری ،انگاره های شهودی، حس های متناقض و لحن تخاطبی در هم می آمیزند تا طرح زیر ساختی با  زمینه های ادبی،سیاسی، اجتماعی و زیست محیطی پی ریزی شود.

ساختار زبان متن متوازی روایت ها قیاسی – تقابلی است. شاعر با غرابت زبانی و روابط محسوس اشیاء و پدیده ها در پی نمودهای انتقادی است. فرآیند های حسی – حرکتی  گاه پیش شرطی به بافتار کلام است. او گزارشگر حس های درونی خویش است. با انگاره های عادتمند  و روایت های خطی به خلق  تصاویر عینی پرداخته است. در هم تنیدگی اتفاقات  و خلق تصاویر روایی  از شاخصه های این نوع شعر می باشد. در این هستی شناسی گفتمانی نوعی جنون مندی فرمیک حس می شود:

نظرات[۱] | دسته: نقد و نظر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 
شعری از زهرا گنجعلی پيوند ثابت

دنباله ی این ماجرا ، دستی که می گیرم

هی خواب می بینم که توی خواب می میرم

می خواهد از من زندگی کردن بیاموزد

من که خودم هم از خودم این روزها ، سیرم

وقتی که لب وا می کند روی تنم این زخم

مثل نصیحت های تلخ مادر پیرم

نظرات[۷] | دسته: شاعران یزد, شعر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 
شعری از وحید آقایی پيوند ثابت

چراغ های خانه

به خاموشی ام

می خندند

سقف های کاذب

خوش باوری ام را

به تمسخر می گیرند

نظرات[۳] | دسته: شاعران یزد, شعر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 
تقصیر / بهرام اشراقی پيوند ثابت

بند اول:

– راستشو بگو ، کمک راننده گفته مى خواستید ماشینو بدزدید.

– نه به خدا، بابا از رفیقام بپرسید، رفتیم جداشون کنیم.

– رفیقاتم همدستت بودند، چهار نفرى می خواستید زورگیرى کنید.

-به خدا نه، چند بار اینو بگم،آاخه ساعت  یک شب چه وقت راه افتادن تو خیابونه که بخواهیم زورگیرى کنیم.

– از اول ماجرا را توضیح بده.

– چندبار گفتم، حتى نوشتمش.

– باز توضیح بده.

– ما که رسیدیم سر میدون، دیدم همون بى ام و که تو اتوبان لایى می کشید و آینه اش به آینه ماشین ما هم گرفته بود زده به ماشین بنز، انگار چیزیش هم نشده بود، دو نفر بدو از بنز پیاده شدند، هر دو تا هیکلى، راننده بى ام و هم پیاده شد که اینها ناغافل  یقه اش رو گرفتند و شروع به فحش دادن کردند، من و رفیقهام پیاده شدیم که بریم جداشون کنیم که یکیشون بى هوا شروع کرد فحش دادن و اون یکى بدو رفت قمه از ماشین دراورد و زد رو دست حسین، بالا تا پایینش جر خورد، ما هم فرار کردیم طرف ماشین، باقی ماجرا را من ندیدم به خدا…

نظرات[۰] | دسته: داستان | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 

No Image
No Image No Image No Image
 
 
 

انتشارات شهنا

انتشارات شهنا
1
No Image No Image