آخر شاهنامه / سیّد محمّدمهدی مدرّسی سریزدی |
|
به نام خداوند و جان و خرد کز این برتر اندیشه بر نگذرد
ملیگرایی افراطی همان قدر زیانبار و ویرانگر است که بیتوجهی و بیمهری به فرهنگ و آداب و رسوم شایستهی ملی! متأسفانه گروهی دانسته یا نادانسته به نوعی ملیگرایی افراطی دامن میزنند و با طرح مطالب خلاف واقع و تفرقه برانگیز، تعصبات کور را تقویت میکنند؛ از جمله قسمتی از یک پیامک که اخیراً شایع شده است چنین است: … به ما آموختند بگوییم شاهنامه آخرش خوش است، چون آخر شاهنامه ایرانیان از اعراب شکست میخورند …!
بسیاری از مطالب ارزش بحث ندارد، اما دربارهی این مطلب قدری باید تأمّل نمود، زیرا این پرسش نه تنها تفرقه برانگیز است، بلکه ممکن است جوانان بسیاری را نسبت به بزرگترین اثر هنری، ادبی، تاریخی و ملی ایران کم علاقه نماید و این مخرّب و ویرانگر است.
طرح چنین پرسشی ـ آن هم در شرایطی که نیاز به همدلی و همراهی بین همه افراد جامعه و توجه به فرهنگ ملی، بیش از هر زمان احساس میشود ـ جای تعجب دارد. مشخّص نیست از این افراط و تفریطها چه بهرهای برده میشود و چه نتیجهای عاید میگردد؛ به هر حال برای بسیاری از جوانان این پرسش مطرح است که: به راستی شاهنامه چه پیامی دارد و آیا آخر شاهنامه خوش است یا غم انگیز و دردآور؟
پیش از هر چیز لازم است، حساب امامان شیعه، از روش تعصبآمیز و نژادپرستانه اعراب اموی و عباسی جدا گردد؛ بدین منظور سخن را با کلامی از امام بزرگوار شیعیان، حضرت علی (ع) آغاز مینمایم که در نامه به مالک اشتر میفرماید: «آداب و سنن شایستهای که بزرگان این مردم عمل میکردهاند و مردم با آنها خو گرفتهاند و بدین وسیله الفت اجتماعی به وجود آمده و مردم به صلح و صفا رسیدهاند، در هم مشکن و همچنین روشی را انتخاب نکن که به سنتهای نیک گذشته صدمه وارد نمایدکه پاداش از آن بنیانگذار آن سنت باشد و کیفر و گناه شکستن آن بر گردن تو بماند.»[۱]
نظرات[۵] | دسته: مقاله | نويسنده: admin | ادامه مطلب...
|
|
|