شعری از امیر معصومی |
|
گم شده است،بَلـَدِ خانه ات…
چهار راه قرارِ من، همان آغوش بازی بود که حالا میدان بسته ای،خودت را.
دورت بگردم! … معماری تنت را بهم نزن…
چهار راه نشین سینه ات سر در گم می شود.
تمام جوانیت را هم که چنبره کنی در خودت، من دورت نمی زنم، دورت بگردم! …
نظرات[۶] | دسته: شعر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...
|
|
|