دو شعر از اعظم حسینی |
|
یک
نمیخواهم بگویم
سرگردان میان تاریکی ماندن
آدم را تا کجا میبرد
دستگیرهها را چرخانــدن
دانستن این که در حال حاضر
با درهای قفلشده روبهرویی
و کسی به پیشوازت نمیآید
که بگوید:
– دیر کردهای!
نظرات[۴] | دسته: شعر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...
|
|
دو شعر از نرگس باقری |
|
یک
و ناگهان جهان روی صدای من ایستاد
ایستادن روی صدای من خوب است وقتی آوازی در گلو دارم
وقتی مادرم لی به لایم گذاشته است و
لیلا دهانش را به شعرم مالیده و دیوانهتر شده است
…
نیمی از جهان روی صدای من خواب است
و خوابیدن روی صدای زن خوب است
نظرات[۱] | دسته: شعر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...
|
|
|