به زبان دری ببوسی ام / ناهید عرجونی |
|
عصر بخیر
چشم بادامی کافی نت های بی در و پیکر
که از خیابان های شلوغ
! سر آورده ای
من موهایم را ریخته ام
پای این وب کم
وبا دست هایم حرف می زنم
تند تند
و صورتم داغ می شود
با دو قهوه ای
که نمی نوشی ام
وبادام هایی
که دیده نمی شوند
از این زاویه که نشسته ام
نقطه نمی گذارم سر خط
تا مهاجرت
کلاه بزرگی شود
از کابلستان
تا چهار باغ
وتو
به زبان دری
یک بار برای همیشه
ببوسی ام
دسته: شعر | نويسنده: admin
|
|
|