برگه‌ها

نوامبر 2024
ش ی د س چ پ ج
 1
2345678
9101112131415
16171819202122
23242526272829
30  
 
No Image
خوش آمديد!
دو شعر از فرزاد فرنود ( از افغانستان ) پيوند ثابت

 ۱ـ

هیچ می دانی … ؟

وقتی دست های گره زده

ازسینه ها باز می شوند وبه رکوع می روند

و پاهای تپاک زده

ازبانگ ناقوس کلیسا

به هم می رسند

شاید ،

مدیحه سرایان خدایانی باشند

که خدارا درمزمن جایی به مدحه سرایی نشسته اند.

ومن باجام های

GIN

دراقیانوس لب هات عطرمی گیرم

شاید ،

زیبا ترین عبادت

« زیبا ترین دریایی ست که درآن نرانده ایم » *

 

———————————————

* ـ  ناظم حکمت، شاعر ترکی

 

 ۲ ـ

خبر آمد که از آن رسته کسی می آید

چادر سبز به سر بسته کسی می آید

 

چوبک چای سیه دوره کنان در گیلاس ۱

گوید: از کوچه ی ره بسته کسی می آید

 

تک تک ژاله ی نوروز خبر داد به من :

یک سبد گل به سر آهَسته۲ کسی می آید

 

تاکه پیراهن سرخی به تنش دید دلم

گفت : همچون من بشکسته کسی می آید

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ در باور عوام می گویند اگر در سطح فنجان تفاله ی چای شناور بماند، نشانه ای از آمدن یک غریبه  یا مهمان است.

۲ ـ  دراین جا واژه ی آهسته را با های مفتوح آورده ام .

 

دسته: شعر | نويسنده: admin



ارسال نظر غير فعال است.

 

No Image
No Image No Image No Image
 
 
 

انتشارات شهنا

انتشارات شهنا
1
No Image No Image