فراوان کلمه است
مجموعه شعر -۱۳۸۸
نوشته آنا شکرالهی
نشر : نگیما
______________________________
نا پدید شدم
وبعد از آن کسی را ندیدم . (ص ۴۳)
فراوان کلمه است بر گرفته از هویّتی زنانه است که در پس خود پسا ساختارگرایی را یدک می کشد ،به گونه ای که زبان ساختاری در برخی کار ها عامل های نقش پذیری را بوجود می آورند ؛ عاملی که از نشانه ها سود می گیرد ومتن را ترکیبی از نشانه ها ودلالت گرهایی می کند که همچو واحد های ساختاری زبان ، ترکیب می سازنند ومعنا را شکل می دهند .
این
آن را صدا می زند
و آن که این را نمی شنید
به این طرف بر نمی گشت .(ص ۵۱)
در این مجموعه تعریف های نوستالوژیکی در کار ها در یک سویه انتزاعی واندیشمند در تقابل با یکدیگرند و انتخاب واژه ها برای رو ساخت شعر ها به گونه ای هستند که حرکتی دو پهلو دارند وچگونگی عملی رابه تصویر می کشند که خواننده در امروز ی بودن آن غرق می شود .
دارم از دیوار می کنم
چاله های ماه را پر کنم
چطور بایستم
تونل تحمل یک سال در تاریکی را نداشت .(ص ۶۱ )
اجرای اشعار در فراوان کلمه است نیز همگام با یک عمل ذهنی ست ، عملی که در اجرای زبان شعر ، از لفظ به معنا در سیر می باشد .شاعر واژ هگان را به چرخش کشانده است تا به شعریت محض می رسد .
فرانسیس پونژمی گوید : هرگز وا ژه ای را از نزدیک دیده اید ؟ واژه ای را بردارید ؛ خوب بچرخانید و به حالت های مختلف در آورید تا عین مصداق خود شود .
به نظر زنده می رسیدم
اما پرتقالی شکسته در دست داشتم . (ص ۶۶)
و در آخر باید بگویم آنا شکرالهی در زبان شعری خود به معنایی مضاعف دست می یابد که حرکت شعر هایش را با زیر ساخت هایی ناشی از عارضه های اجتماعی واحساسی زنانه با کمترین کلمات به سمت ساده گویی هایی دلنشین کشانده است .
هیچ شبی نمردم
هیچ بعد از ظهری
همیشه
سال ها
زنده بودم .(ص ۸۰ )
دسته: