چند شعر از حمید رضا اکبری شروه |
|
برای اشک و مانا
۱ ـ
ماهی مرده
امّا من نفس می کشم
در تنگ بی حوا !
۲ ـ
تولّد
تقدیری که مرا می زاید .
۳ ـ
سکوتم
از آزادی ست !
حتّی پرنده که می میرد .
۴ ـ
خبر که بیاید
مرگ کنار پنجره می میرد .
۵ ـ
تفاوت شمایلی ست
شبیه همین نمی دانم ها !
۶ ـ
مانا
درخت عاشقانه ای ست
بر موسیقی کلمات
برای روز مبادا !
۷ ـ
اشک
مسیح کوچکی ست
نشسته بر جلجتای نگاه ما !
دسته: شعر | نويسنده: admin
|