چند شعر از رضا کاظمی |
|
۱ ـ
دلم دیگر به این عشقها گرم نمیشود؛
باید به مادرم برگردم
اتّفاق است دیگر…
۲ ـ
من که جای خود؛
چشمهات
خورشید را هم زخم میزنند!
چشمزخمِ کودکیهایم کجاست مادر؟
۳ـ
خستهاَم
میخواهم کمی در شبِ چشمهاش بخوابم
لالاییاَم را بخوان مادر
دسته: شعر | نويسنده: admin
|
|
|