غزل ضحّاک … به انقلابیون لیبی
_______________________________
خیلی عجیب و ساده و شانسی شروع شد
یک شهر از کنار آژانسی شروع شد
شهری که رگ گشود و خودش را تمام کرد
آن روز با ترانه ی ” نانسی ” شروع شد
با رمز یا حسین ” فقط یا حسین و ” بس
آتشفشانی از فرکانسی شروع شد
ضحاک ماردوش زمین را مچاله کرد
در روح کاوه ها رنسانسی شروع شد
یک فیلم سبز … با جریانی شنیدنی
در ازدحام خلق … سکانسی شروع شد
شب شد و سرنوشت بشر … زیر آب رفت
یک شهر با ” یَ دَب دَبِ نانسی ” به خواب رفت
دسته: