۱ ـ
کفش هایم رابسوزانید
هنوزبوی عقب مانده گی های
مرا می دهند …
۲ ـ
و هربار
از دودسیگار پدرم کلافه میشوم
پرسه زنان
سوی قبرستان می روم…
۴ ـ
ازبس اعتراض است
دیکتاتورهاخواب ندارند
راستی
خوش به حال
سلطنت خودمان
مردم همیشه خواب اند…
۵ ـ
ازبس کلاغیم
رد پای ما سیاه ست
هرجاقدم می گذاریم
طنابی
دار می شود
وپرنده ای
محکوم به اعدام… *
_________________________
* مریم هاتف ، شاعری از دیار افغانستان و مقیم برلین .
دسته: شعر | نويسنده: admin
|