برگه‌ها

نوامبر 2024
ش ی د س چ پ ج
 1
2345678
9101112131415
16171819202122
23242526272829
30  
 
No Image
خوش آمديد!
دوشعر از حنیف خورشیدی پيوند ثابت

۱ ـ


پروانه های پیر ، در کفنم گریه می کنند

بر انحنای پوچ پیرهنم ، گریه می کنند

چیزی نمانده از گزاره ی دریا که طی شود…

حتی نهنگ ها { که در دهنم } گریه می کنند

من بارها برای مرگ تنم گریه کرده ام

گنجشک ها ، برای این { که منم } گریه می کنند

من ایستاده ام که حجم خودم را تهی کنم

اما پلنگ ها ، برای تنم گریه می کنند

آنها که رفته اند و در صدف شب شناورند

هر صبح ، بر ادامه ی بدنم گریه می کنند

هیچ آدمی ، به قصد کشت ، پرش را رها نکرد

تابوت ها ، برای پر زدنم گریه می کنند

۰۰۰

همبغض ماه ، در برابر باران نشسته اند

در سوگ ارتحال پیرهنم…


۲ ـ


شب های بی مثال … زیر چراغ برق

تندیس احتمال … زیر چراغ برق

این چندمین شب است / اینجا نشسته و …

این کوه پر ملال …. زیر چراغ برق

باران بی کسی / خیسش نمی کند …

خاکستر و خیال … زیر چراغ برق …

آواز می چرد … پشت نقاب شب

با شعرهای لال … زیر چراغ برق

چادر کشیده است / بر روزگار خویش

از دست ماه و سال … زیر چراغ برق

یک حجم منبسط / خاموش می شود

در محبس کمال … زیر چراغ برق

۰۰۰

امروز نشریات اعلام کرده اند :

مردی پر از سوال …

زیر چراغ برق خود را به دار زد

زیرا نشسته بود

از عید پارسال … زیر چراغ برق …



دسته: شعر | نويسنده: admin


نظرات بینندگان:
نينا توكل گفته:

واقعا احسنت بر شما و درود درود درود بر حنیف خورشید

عمادالدین مشایی گفته:

با سلام

غزل را به زیبایی درک کرده اید و به زیبایی می سرایید . لذت بردم از هر دو غزل زیبای شما.

 

No Image
No Image No Image No Image
 
 
 

انتشارات شهنا

انتشارات شهنا
1
No Image No Image