۱ ـ
نامه ای منتشر نشده از لیلا … به نیما
و به نیما و اگر خواست لیلا هم ….
صبحت بخیر کلمه ی شرقی
سلام بانوی اشاره
آبی نت ها
سلام آقای همیشه چتر به دست نشسته توی پارک و
منتظر که بیاید کسی
که با اسم شما نوشتنی اش را شروع کرد
” بسم نگاه آبی ات _ این آسمان _
که تا گنجشک های صورتی اش بال می زند
وقتی که صبح
پشت سر کاج ایستاد و
باغچه میان خودش مکث کرد
وقتی یک دقیقه آمدنت را
سکوت قالی های ته نشین شده توی اطاق سرخابی
مرور کرده ام … اینجا
چه قدر باران می زند عزیز
بیا خیس می شود چشمان نرم و آبی ات _ این آسمان _
که تا گنجشک های صورتی اش بال می زند
وقتی که عصر
رد ستاره
به انحنای جاده های شب زده ، چشمک حواله کرد
اشیای خانه کردی شان ،
لهجه ی شماها را برای فارسی اش مزه می پراند
بانو
چه قدر طعم دلم لک زده برای صبح و
مزه کردن لیلا
درون فنجان از نگاه قهوه ای اش ،
توی استکانی از لبان می زده و
نوش گفننش که …
شب بخیر کلمه ی شرقی
بخواب بانوی اشاره ،
آبی نت ها
بخواب آقای همیشه چتر به دست نشسته توی پارک و
منتظر که بیاید کسی
که با لیلای من نوشتنی اش را شروع کرد .
۲ ـ
جور اول :
لِ لِی لِ لِی لِ لِ لیلا ، تو یک دهن ، گیتاربخوان
برای جنونی که توی من ،
گیتار به رقصِ ناخنِ انگشت های نافرمان سپرده ،
آی غزل خان … خودت بزن گیتار .
لِ لِی لِ لِی لِ لِ لیلا بچرخ دور خودت
که گیج می رود از رقصِ پای زن ، گیتار .
و خانه پر شده از بندری ، گل سنگم
و خنده های تو ، پس لرزه های تن ،
گیتار که می زنید چه نرم و زنانه می لرزند
دو سیب خیس عرق زیر پیرهن ،
گیتار بزن که با حافظ می روم به چیدن آن
شکوفه داده دو لیموی از بدن ،
گیتار نزن سرم ترکید از هجوم خاطره ها …
لِ لِی لِ لِی لِ لِ لِی/لا اله الالماهِ ته نشین شده توی نگاه زن ،
گیتار نبود و مولوی شمس توی تانگو ،
من به دور کعبه و ودکا ، تتن تتن ،
گیتار بلد نبود که با رودکی برقصاند مرا
که دست خودم نیست ، این قشنگی تار به تار گیس تو را می چکد عزیز
برو بذار خاطره هات از سرم برن …
□
گیتار دوباره ساکت و تنها درون حجم اطاق
تو رفته ای ، من و ساک و سفر ، ترن ،
گیتار به دست توی تمام تو منتشر شده است
کسی که مثل همیشه شبیه من …
□
گیتار که می زنید من و سیم های نت زده بااطاق و دفتر و گلدان ترانه می خوانیم
که لِی لِ لِی لِ لِ لعنت به عکس تو لیلا …
جور دوم :
لِ لِی لِ لِی لِ لِ لیلا ، تو یک دهن ، گیتار↓
بخوان برای جنونی که توی من ، گیتار↓
به رقصِ ناخنِ انگشت های نافرمان↓
سپرده ، آی غزل خان … خودت بزن گیتار .
لِ لِی لِ لِی لِ لِ لیلا بچرخ دور خودت
که گیج می رود از رقصِ پای زن ، گیتار .
و خانه پر شده از بندری ، گل سنگم
و خنده های تو ، پس لرزه های تن ، گیتار↓
که می زنید چه نرم و زنانه می لرزند
دو سیب خیس عرق زیر پیرهن ، گیتار↓
بزن که با حافظ می روم به چیدن آن
شکوفه داده دو لیموی از بدن ، گیتار↓
نزن سرم ترکید از هجوم خاطره ها …
لِ لِی لِ لِی لِ لِ لِی/لا اله الالما↓
هِ ته نشین شده توی نگاه زن ، گیتار↓
نبود و مولوی شمس توی تانگو ، من↓
به دور کعبه و ودکا ، تتن تتن ، گیتار↓
بلد نبود که با رودکی برقصاند
مرا که دست خودم نیست ، این قشنگی تار↓
به تار گیس تو را می چکد عزیز برو
بذار خاطره هات از سرم برن ، گیتار↓
□
دوباره ساکت و تنها درون حجم اطاق
تو رفته ای ، من و ساک و سفر ، ترن ، گیتار↓
به دست توی تمام تو منتشر شده است
کسی که مثل همیشه شبیه من ، گیتار↓
□
که می زنید من و سیم های نت زده با↓
اطاق و دفتر و گلدان ترانه می خوانیم
که لِی لِ لِی لِ لِ لعنت به عکس تو لیلا …
دسته: