یک .
ایستاده ام هنوز به بخشش درودن های سبز و حرمت زمین گردن کج کردن و ابرو بالا انداختن آری… دروغ مفهوم پیچیده ای ست!؟
کوچ کرده ام رفیق از پشت تمام توهّمات شعاع و ایستادن به صف با تریبونی که حکایت تابوت و خطّ افق به منطقش نمی گنجد! فصل پیچیده ای ست بخشش دروغ فلسفه ی زردی ست که گندم ها را در انتهای صعودی ترین نمودار خیس درو خواهد کرد!
دو .
احتضار در چند دقیقه و فروپاشی تمام احزاب در زمان مذکور همه ی اینها نشانه هایی ست از حیات و افتخارات یک مرد حیاتی که می نویسد حیاتی که می کشد حیاتی که می میرد و افتخارات یک مرد
دسته: شعر | نويسنده: admin
|