نام کتاب: دلقک و هیولا
نویسنده : پیتر اکروید
مترجمان: سعید سبزیان و انسیه لرستانی
انتشارات : افراز
_____________________
پیتر اکروید، نویسنده انگلیسی در سال ۱۹۴۹ در خانواده ای کارگری در لندن متولد شد. او حرفه ی ادبی اش را در زمینه ی شعر، نمایشنامه نویسی و رمان دنبال کرده است. کتاب دلقک وهیولا ظاهرا اولین کتابی است که از او در ایران ترجمه شده است.
پیتر اکروید در رمان پست مدرن دلقک و هیولا، از همان ابتدا خواننده را همراه و درگیر می کند. از عنوان کتاب « دلقک و هیولا» یا « Danleno and the limehouse Golem» برانگیخته می شوی در ویکی پدیا جستجو کنی یا اطلاعاتی در مورد لایم هاوس و دان لنو کمدین معروف انگلیسی به دست آوری. لایم هاوس در لغت به معنی خانه ی آهکی است و نام خیابانی است که قتل های وحشیانه در آن رخ می دهد. پیتراکروید در این کتاب واقعیت و خیال را چنان در هم می آمیزد و زندگی و تئاتر را چنان در هم می تند که شخصیت های داستانی، دیالوگ های تئاتر را تکرار می کنند و گاه نقشی در نمایشنامه را در جهان واقع نیز به کار می برند و برای خواننده نیز زندگی چون صحنه ی نمایش می شود. در جایی می گوید: « ولی واقعن وقتی صحنه ی تئاتر را داریم، خواب چه معنایی می تواند داشته باشد.»
« من مرتکب قتل نمی شوم، بلکه افسانه ای را زنده می کنم و تا وقتی که نه نقشم وفادار بمانم، همه چیز به من رحم خواهد کرد.»
کتاب با صحنه ی واقعی به دار آویختن زنی به نام الیزابت کری آغاز می شود و جمله ای که حین اعدام می گوید: « ما باز اینجاییم.» و به پایان رسیدن کتاب نیز با صحنه ی اعدام در نمایشنامه است و دان لنو که می گوید: « خانم ها و آقایان ما باز هم اینجاییم.»
پیتر اکروید این کتاب را در ۵۰ فصل کوتاه نوشته و مشخصه های رمان پسامدرن نظیربیان تکه تکه ی روایت، استفاده از چند زاویه دید، کاربرد اصل تصادف، مشارکت و بینامتنیت، طنز و عدم قطعیت و نیز استفاده از شخصیت های تاریخی در آن وجود دارد.
در این کتاب گاه راوی دانای کل است. در این موارد ،اغلب فضا در کتابخانه ی موزه است. این بخش به صورت تخیل در مورد شخصیت های تاریخی است. که به طور تصادفی و گاه طنز آمیز در کنار هم قرار می گیرند.
گاه روایت به صورت گزارش و مصاحبه ای است که پرسش و پاسخ با الیزابت کری، شخصیت اصلی داستان صورت می گیرد.
گاه راوی زن است. دختری نوجوان که تحت فشار مذهبی مادر بوده و جذب نمایشنامه و فضای تئاتر می گردد.
گاه روایت به صورت روزنوشت است که فضایی گوتیک و ترسناک و خیابان های مه آلود لندن را توصیف می کند.
این چهار نوع روایت و نوشتار را پیتراکروید در ۵۰ فصل کوتاه تکرار می کند. و این تکه ها در اواسط کتاب با نشانه هایی که نویسنده گه گاه ذکر می کند به هم می رسند، در واقع رمان جزو ژانر پلیسی قرار نمی گیرد، بلکه ترکیبی از گوتیک، ناتورالیسم و رئالیسم و پلیسی است که بیشتر به جنبه های روانشناختی و فردی توجه می کند.
شخصیت های رمان پیتر اکروید، شخصیت های تاریخی واقعی نظیر: کارل مارکس، گیسینگ، دان لنو هستند. سلیمان ویل دوست کارل مارکس است و به طور تصادفی گیسینگ در کتابخانه مقاله ی چارلز بیبج درباره ی هوش مصنوعی را می خواند و کارل مارکس دارد آخرین بخش از رمان خانه ی بی روح را می خواند و از جمله ی « همه اش خوابی آشفته بود» یادداشت برمی دارد. بهره ی پیتر اکروید از بینامتنیت، نه تنها شخصیت های تاریخی، جملات کتاب ها و حتا نقاشی جیمز مک نیل ویسلر و نام چارلز دیکنز نویسنده ی محبوبش بوده است.
کاربرد طنز و تصادف در بخشی دیگر از کتاب( ص ۲۳۴ از ترجمه) مشهود است: دان لنو به محله ای می رود که گریمالدی درآن خانه به دنیا آمده و زن باردار و فقیری را ملاقات می کند که نام مرد هری چاپلین است و نوزادی که قرار است به دنیا بیاید، چارلی چاپلین است. به طور تصادفی سه کمدین معروف جهان در این لحظه به نوعی کنار هم قرار می گیرند.
نویسنده کلمه ی « گُلم » Golem را به کار برده، در میان عبریان گلم به معنای موجودی خیالی و افسانه ای است. موجودی که ترس و وحشت را به دل مردم می اندازد. نویسنده در جایی از کتاب می گوید: « اجداد ما گُلم رو موجودی افسانه ای فرض کردن، چیز ترسناکیه و طبق افسانه ای قدیمی با بلع روح یا جان انسان ها به حیاتش ادامه می ده…»
آیا گلم یا هیولا نمادی از تکنولوژی نیست؟ آیا این هیولا کامپیوتر است؟
نویسنده در ( ص ۱۴۴ ترجمه ) می گوید: « این دستگاه مانند دیو فلزی است که با احساس غم انگیز انسان ها علم شده است.»
( ص ۱۷۳ ترجمه) : « شاید ابتکار چارلز بیبج گلم واقعی لایم هاوس بوده است که جان و روح کسانی را که به آن نزدیک می شدند می گرفته. شاید اعداد و ارقام، ارواح پرسروصدای حبس شده در دستگاهی باشند که شبکه های آهنی اش همچون شبکه ی مرگ و میر عمل می کنند. این دستگاه چه اختراع هولناکی را در سال های آتی به همراه خواهد داشت؟ احتمال دارد بلایی که در لایم هاوس شروع شده است در کل جهان پراکنده گردد.»
نویسنده به انتقاد از شرایط زندگی می پردازد، فقر و عقده های مذهبی که زندگی در خیابان لایم هاوس را رقم می زند.انگار که خیابان لایم هاوس با تمام مه گرفتگی وسیاهی و فضای گوتیکش، زندگی ماست و جهان اطرافمان به شکل ((Golem یا هیولایی است که خون و روح آدمی را می مکد. و ما آدمیانیم که « باز اینجاییم »
نکته ی جالب در مورد ترجمه ی خوب این کتاب: به کار بردن ضمیر « اوو» برای زن و « او » برای مرد است. این کار در ادبیات ما نو و قابل تامل است که به خوانش رمان کمک می کند. بی تردید ترجمه ی روان سعید سبزیان و انسیه لرستانی، آغاز خوبی برای آشنایی با پیتر اکروید بوده است.
دسته: