یک
ای که رنگت چون شراب ناب سرخ است و قشنگ
روی ماهت چون گلی شاداب سرخ است و قشنگ
غنچۀ لعلت همیشه گرم و مرطوب و ملیح
زانتظار بوسه ای بیتاب سرخ است و قشنگ
آن رژ ماتی که همواره به لب ها می زنی
مثل شهد شیرۀ دوشاب سرخ است و قشنگ
گونه ات گلگون و صافی و همیشه آرزو
چون عقیق کانی کمیاب سرخ است و قشنگ
صورتت مانند ماه است و کمی خوشرنگ تر
چون خسوفی در دل مهتاب سرخ است و قشنگ
سینه ات مانند لیمو ؛ نی غلط انگاشتم
چون اناری تازه و خوشاب سرخ است و قشنگ
تک تک اعضا و اندامت قشنگ و پر کشش
مانتوت هم چون خودت جذّاب، سرخ است و قشنگ
عشق تو در قلب من آبادی و رونق فزود
چون گلی اندر دل مرداب، سرخ است و قشنگ
در دل سرد وخموشم، مهر تو آتش زده
شعله ای در قلب این سرداب سرخ است و قشنگ
بوم نقّاشیت، عشقت را کنار من کشید
چون گلی در انتهای قاب، سرخ است و قشنگ
تک تک این بیت ها مانند قلب آبتین
چون دل پر خون این کذّاب سرخ است و قشنگ
دو
می رسد روزی که من هم مثل تو بد می شوم
بر سر راه تبسم های تو سد می شوم
در دلت آخر تلافی می کنم، خون می کنم
روی اعصابت دمادم بوق ممتد می شوم
تیز می گردم برای حفره در سنگ دلت
مثل آن تیری که عشقت بر دلم زد می شوم
عاقبت می بینی ام غرق نشاط از کوچه ات
دست در دست یکی بهتر ز تو رد می شوم
می کنم هر کار زشتی را که فکرش می کنی
یک پلید خائن بدمست بی حد می شوم
بستر عشق تو را با غیر، قسمت می کنم
بین تو یا دیگران آخر مردّد می شوم
آبتین را پاک از خود بی خبر می بینمش
مثل ابیاتش که دل را می فریبد می شوم
دسته: