هشت شعر کوتاه از سیروس نوذری |
|
یک ـ
گفتم از چراغ بگویم
دیدم از تو گفته ام
درون تاریکی
دو ـ
بی دلیل نگاه می کنم کوه را
بی دلیل
پاسخم نمی دهد
سه ـ
درآمیخته ام با تو
مشت خاکی بردار
هر کجای زمین باشد
چهار ـ
بالین او
بازوان من
مگر مرگ عبورم دهد از او
پنج ـ
روی برف ها چه می جوییم
جا پای پرنده ای
یا آنچه خود نمی دانیم.
شش ـ
برگ ریخته
برهنه مانده سپیدار
در آغوش من .
هفت ـ
نگاه می کنم مسیر نگاهت را
پرنده ای
که دور می شود
هشت ـ
تنها تر است انگار
سپیدار
بی آشیان کلاغ
دسته: شعر | نويسنده: admin
|
|
|