پای صحبت «استاد میرحسین زنوزی» رئیس انجمن خوشنویسان تبریز و عضو شورای عالی خوشنویسان ایران نشستهایم. اگر چه نام، سیما، منش و آثار استاد آشنای اهل کتابت و هنر است ؛ شمهای از شرح حال آثار ایشان تقدیم می شود :
استاد میرحسین زنوزی ،متولد ۱۳۲۹
نام اساتید: حاج حسن هریسی، استاد بخت شکوهی، استاد علی کوهپایه (تذهیب)
عضو شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران.
عضو خانه هنرمندان ایران از سال ۱۳۷۹ تا کنون.
رئیس انجمن خوشنویسان تبریز ۵دوره متوالی.
مدرس انجمن خوشنویسان تبریز از سال ۶۶ تا کنون.
مدیر اجرایی دوره جشنواره خوشنویسی غدیر از منطقهای تا بین المللی.
داوری مسابقات استانی بیش از ۱۵ مورد
داور هفتمین، هشتمین، نهمین، دوازدهمین دوره مسابقات مراکز آموزش عالی فنی و حرفهای پسران سراسر کشور سالهای ۷۹- ۸۰ -۸۲- ۸۳ .
داور چهارمین، و دوازدهمین دوره مسابقات آموزشکدههای فنی و حرفهای دختران سراسر کشور سالهای ۱۳۸۰ و ۱۳۸۶٫
داور هفتمین دوره جشنواره خوشنویسی سراسری غدیر ۱۳۸۶٫
نمایشگاه انفرادی ۱۵ مورد.
مهمترین نمایشگاه انفرادی تشریف فرمایی مقام معظم رهبری که مورد تفقد معظمله قرار گرفته است.
نمایشگاههای خارجی باکو، ترکیه، تایلند.
تحریر و تذهیب کتاب بیش از ۱۰ جلد.
تجلیل از سوی ارتش جمهوری اسلامی ایران در برنامه سپیده مهر پخش ازشبکه ۱ سال ۸۰٫
تقدیر در پنجمین جشنواره بینالمللی غدیر سال ۱۳۸۴٫
تجلیل در ششمین جشنواره بینالمللی غدیر سال ۱۳۸۶٫
عضو هیأت علمی گروه خوشنویسی گردهمایی مکتب هنری تبریز در دوره ایلخانی ۱۳۸۶ (دانشگاه هنر)
عضو هیأت علمی حوزه هنری استان.
چهره برتر استانی در سال ۱۳۸۸ پخش مستقیم از شبکه ۳ برنامه صبح انقلاب.
______________________
ـ موضوع صحبت ما خوشنویسی و مواجهه خط و قلم با دنیای رایانه و آرایههای بیحد و مرز در دنیای مجازی است. اگر چه هنر خط در گذشتهای نه چندان دور یکبار در عرصه کتابت و استنساخ ضرورت کاربردی خویش را با ظهور صنعتی بنام چاپ از دست داد. امّا این بار با ظهور رایانه و شتاب روز افزون خلاقیتهای پایان ناپذیری که در دنیای مجازی صورت میپذیرد. هنر خوشنویسی در استمرار شکوفایی و بقای خویش چه سرنوشتی خواهد داشت؟
برای شروع، اشاره به سرنوشت کتابت و استنساخ در مواجهه با صنعتی روبهرو شد بنام چاپ، مبین حقیقتی است که نکات باریکی در پی دارد. اگر از دیدگاه حرفهای به این امر نگاه کنیم، در طول تاریخ همواره عدهای بنا به طلب و وسع جامعه به عنوان ناسخ یا کاتب در شاهراه نشر اندیشه و علم از جان و دل میکوشیدند و با خامه خویش آثاری عرضه میکردند که برخی از این آثار به طبع خلاقیت صاحب خامه حیاتی ما نامی یافت که امروزه از این آثار در موزههای جهان با دقت و وسواس و اتخاذ تدابیری بس عالمانه نگهداری میشود و هزینهای بسیار سنگینی مبذول میشود که بازگشت بخشی از این هزینهها از عواید بلیط بازدید کنندگان مشتاق تامین میگردد و خود این آثار شاید در زمان خویش هرگز برای خوشنویس کاتب دستمزدی بدان پایه نداشت که امروزه مثلا صفحهای از شاهنامه بایسنغری در میان اخبار داغ راسانهها با امضای پروتکلهای فرهنگی و در قبال دادههایی عظیم باز ستانده میشود.
نکته بسیار باریک و قابل تامل، زمان این اتفاق است که درست در اوج شور و غوغایی است که رایانه در عرصه علم، صنعت و نهایتا هنر راهانداخته است. البته صفحاتی از شاهنامه که اشاره شد صرفا به خاطر کتابت یا خوشنویسی نه بلکه به پاس نقاشی بیبدیلستان نیز شناخته شدهاند یعنی خط و نقاشی تواما در کتابت برخی آثار قدما باعث مانایی شده است. اگر بزرگانی چون سلطان محمد و بهزاد و دیگر اساتید به آرایش میپرداختند کابت نیز جعفر بایسنغری و امثالهم میشد. و مهمتر از همه اگر چه نقاش در اوج اقتدار به صحنهپردازی پرداخته است اما کتاب به نام کاتب به ثبت رسیده است و در اشارات اول نام کاتب به میان میآید و سپس نقاش کتاب. اگر چه امروز تنها تذهیب و تشعیر در کنار خط و خوشنویسی حضور دارد و دیگر کتابتی چون شاهنامه بایسنغری صورت نمیپذیرد و اگر دیوان خواجه شیراز یا دیگر بزرگان ادب از سوی هنرمندی معاصر کتابت میشود و در میان این کتاب مینیاتورهایی نیز اثر را آذین میبندد، کار جدا از هم صورت میگیرد نقاش در صفحهای جدا و قطعی جدا کار میکند و خطاط نیز در قطع خود سپس آن اثر عکسبرداری یا اسکن شده و صفحهآرایی، فیلم زنیک یا پرنیت میشود نقاش و خطاط آثار همدیگر را با دست و خامه خویش لمس نمیکند. قدما جدا شاهکار میکردند. از همدیگر تبعیت میکردند با همدیگر عجیین میشدند و یکی میگشتند و اثری چون فلان شاهنامه یا ویس و رامین و غیره را خلق میکردند.
البته باب ریاضت و تزکیه نفس و مبانی عرفانی نیز دخیل بود. اما چاپ، صنعتی یا آن گستره روبه رشد خود، افست، پرنیت هرگز نمیتواند با حروف با قاعده و یکسان و یک اندازه خویش با تمای تنظیمات شگرفش روح تشنه خواننده غزلیات و مضامین عرفانی را سیراب کند. این نوستالژی طالبین، هنرمند خوشنویس معاصر را وا میدارد تا یکبار دیگر آستین همت بالا زند و کتابتی دیگر کند پختهتر و دلنوازتر تا با دقتی وافر نسخ خطی استاد اسکن، صفحه آرایی و در نهایت ظرافت و دقت چاپ و تکثیر به عمل میآید اما بهای آن تک نسخهای که از رویش دهها هزار نسخه منتشر میشود، بهایی است که راه به موزهها مییابد. اگر چه نستعلیق را به رایانه سپردهاند همه (ن) (ی) (ب) و غیره به یکسان مو نمیزنند. کنار هم چیده میشوند نقطه به نقطه با چیدمانهایی اختیاری که صد بار پس و پیشاش میکنند اما همیشه یک چیز غایب است آنهم دم گرم خوشنویس که هر نفساش با قلم و مرکبی آمیخته و بر پهنه کاغذ نقش میبندد.
ـ همه ملتها دارای زبان، ادبیات، خط و فرهنگ خویش هستند. آیا خوشنویسی به شیوه هنرمندانهای که در میان ما به ویژه شرقیها رایج است در غرب نیز رواجی دارد؟
به نظر میرسد مللی که با حروف لاتین سرو کار دارند. به اندازه، فرم و شکل نوشتاری توجه دارند ملاحت و قوس و کشهای زیبایی در خط ایشان به چشم میخورئ اما هرگز نمایشگاهی از آثار خوشنویسانی که لاتین را با اتکا به مضامین هنری و تنوعات مشق کنند، ندیدهام درصورتی که به کرات شاهد نمایشگاههای نقاشی و گرافیکشان بودهایم. اعراب، ایرانیان و برخی از کشورهایی که به اصطلاح با حروف الفبای فارسی یا عربی سرو کار دارند، به خوشنویسی اهمیت ویژهای قایل هستند. خوشنویسی هنری است در نزد این ملل حتی در شرق دور چین و ژاپن که به الفبای خویش پایبند هستند و خط این ملتها چیزی در حد نقاشی است که در قدیم با وام گرفتن از قلم مو به نگارش آن میپرداختند. اساتید خوشنویسی شرق دور با قداستی تام قلم مو را بکار میبردند و در حرکات و وجنات این اساتید به حسین نگارش فراز و فرود حالات استاد به خوبی هویدا میشد و گویی جادویی نیز در این نگارشها به وقوع میپیوست، رابطه نوشتار و دنیای متافیزیک را مادر ادعیه دعا نویسان قدیم کشورمان شاهد بودیم. نحوه نگارش اوراد و ادعیه و فرم و شکل برخی حروف در ادعیه از ویژگی خاصی برخوردار بود و از این رو بزرگانی چون زنده یاد منصور قندریز که از مفاخر تبریز بود، پیل آرام، زنده رودی و دیگر نوگرایان دهههای پیشین در قبال تهاجمی که از نظر فرهنگی و هنری از سوی غرب به شرق صورت میگرفت. با بنیان شیوه یا مکتبی به عنوان سقاخانهای سعی وافر در استفاده از حروف و برخی از اعداد و اشکال و فرمهای بومی داشتند و توانستند از نظر حیثیتی، هویت مورد تاراج کشورمان را حیاتی دوباره بخشند.
ـ هستند طراحان و گرافیستهایی که به شیوه خوشنویسی آشنایند و در طرحهای خود با فونتهای نستعلیق و شکسته نستعلیق و غیره جدا ترکیباتی زیبایی همراه با رنگهای دلنوازی به وجود میآورند و با اعمال فیلترهای گوناگون، ابعاد و سایههای و سطوح متفاوتی خلق میکنند که جدا شایسته تحسین هستند حال بین این آثار خلق شده در دنیای مجازی با آثاری سحرانگیزی که از خامه و انگشتان چیرهدست اساتید میتراود چه وجه تمایزی میتوان قایل شد.
خوشنویسی محض و خوشنویسی در دنیای مجازی یا رایانه همانند ایفای نقش بازیگر تئاتر با ایفای نقش بازیگر سینماست در دنیای تئاتر امری به مشابه کات وجود ندارد. یک نمایشنامه از اول تا آخر طی یک مدت معین در مکان مشخص به ویژه محصور و محدود و مهمتر از همه در مقابل دیدگان تماشاگر اجرا میشود. گریهها ، خندهها، یاسها، شعفها، دادها، فریادها، نالهها، ضجهها و … همه حالات زنده، جاندار و عینی است. اما در سینما برای ثبت یک اپیزود، یک قسمت کوتاه شاید ۴۰ بار کات بکنند و بازیگر دوباره دیالوگ، فیگور و حالات لازم را تکرار کند تا کارگردان به مقصود خود نایل شود.
یک نمایشنامه طی اوقات محدودی اجرا میشود و شاید در یکروز دو اجرا یا سه اجرا نیز داشته باشد و این روزها یک هفته یا ۱۰ روز و کم و بیش دوام یابد اما تهیه یک فیلم سینمایی ۲ ساعته بخاطر همان کاتها، همان دوباره انجام دادنها، ماهها طول میکشد.
هر یک ارزش هنری خود را دارد اما تماشاگر آگاه واقف است که صحنههای سینمایی با چه مشکلاتی و کاتهایی تهیه و به روی پرده راه یافته است و تماشاگر تئاتر نیز میبیند. بازیگری عاشق و خاک صحنه خورده با چه توان سحرانگیزی نقش خود را عاشقانه ایفا میکند تا خنده را بر لبهای و گریه را بر چشمها جاری کند تا تماشگر را سر جای خود میخکوب سازد.
یک گرافیست خوب میداند که اگر فونتهای رایانهای را با همان مقیاس به کار برد بیتردید کارش زیبایی لازم را نخواهد داشت و از این رو در فتوشاپ با کورل به ابعاد فونتها دست میبرد، دفورم میکند تا او یکنواختی فونتها رها شود اما یک خوشنویس، با وسواس قلم را میگیرد، مرکب را بر میدارد، پروای اندازه مرکب را دارد و در حین کشیدن قلم آنگاه که از بار مرکب میکاهد حرف رنگ میبازد و قلم تلنگر میزند و رد قلم همانند رد یک چرخ دنده انتهای ب را میآراید و این راز دمیده شدن روح در اثر هنری است. قلم، مرکب و کاغذ، هر سه سرنوشتی شبیه یکدیگر دارند و هنرمند یکبار میتواند قلم را براند و در «و» یا «د» «ور» کمی میتوان با قلم قوسی را تداعی کرد و دیگر هیچ، اما یک نقاش بر روی بوم میتواند بارها رنگش و خطوطش را تغییر دهد و همچنین یک گرافیست رایانهای بر روی مانیتور صدها بار میتواند رنگها، ترکیبات، کمپوزیسیون و … دیگر چیزها را عوض کند.
– علیرغم اینها، وقتی گرافیست و طراح در رایانه میتواند آثار بسیار متنوع خلق کند و در دنیای مجازی از هر ابزاری بهره ببرد آیا خوشنویس امروزی در جستجوی دیگر رهیافتهایی هست یا نه؟!
* سؤالات طوری است که بایستی با مثال جواب داد. در دنیای هنر اتفاقات عجیبی رخ داده است. هنر هراز گاهی با موانعی یا رقیبی رو در رو شده است. مثلا نقاشی، در سدههای پیش تا قرن ۱۸ نقاشی روال عادی خود را طی میکرد.
یک استاد اقتدار خود را با ترسیم چهره یا فیگور تمام کمال شخصیتی یا شخصیتهایی به ثبت میرساند. بکارگیری رنگ، جنسّیت بخشیدن به رنگ و احاطه به آناتومی و غیره نام نقاش را بر سر زبانها میانداخته مثلا چهره فلان شخصیت سیاسی، اجتماعی، هنری … را چنان کشیده بود که همه حیرت میکردند. اما وقتی تکنولوژی هنر عکاسی را به ارمغان آورد و از دائگروتیپ آغاز شد و چهره هر کسی یا هر منظرهای بصورت سیاه و سفید اما دقیق بر روی کاغذ عکاسی نقش بست، نقاشی به آستانه استیصال نزدیک میشد که امپرسیونسیتها صحبت از رنگ و نور در نقاشی را با تاشهایی متفاوت پیش کشیدند و نقاشان جوان نقاشی را از کاخها به دامن طبیعت کشاندند شیوههایی رایج شد که عکاسی قادر به مقابله با آن نبود. تا رایانه در عصر حاضر دنیای هنر را دگرگون کرد. میبینید که دیگر از سبکهای هنری به جز پست مدرنیسم صحبت دیگری به میان نمیآید. آن هم هنوز در اذهان نقش نبسته است.
بیتردید خلاقیتها در دنیای مجازی اتفاق خواهد افتاد این اتفاق در موسیقی نیز رخ میدهد. اما در ادبیات نه، با رایانه نمیتوان داستان ساخت یا شعر سرود. خوشنویس امروزی نیز بایستی در تکاپوی جاری، آگاهانه به خلاقیتهایی بیاندیشد که از عهده رایانه خارج باشد. رایانه تنها بتواند منعکس کننده باشد نه ابداع گر.
– آیا هر آشنایی با رایانه و گرافیک میتواند به خلق آثار خوشنویسی در دنیای مجازی نایل شود؟
* طبعا نه، گرافیست بایستی با خوشنویسی آشنایی کامل داشته باشد تا بتواند با حروف آثار بدیعی خلق کند مثلا اساتیدی چون آقایان احصایی یا جباری و دیگر بزرگان با خوشنویسی آشنایی دارند که هیچ بلکه در مسند استادی جای دارند. والا هر گرافیست یا طراح قادر به استفاده خلاقانه از حروف و کلمات نمیتواند باشد.
دسته: